قصه گویی چه تاثیری در زندگی کودک دارد. قصه زندگی را از نوع آغاز میکند. قصه ، خیال پردازی را غیر مستقیم را به کودک یاد میدهد. قصه در ذهن کودک سوال ایجاد میکند و به کودک یاد میدهد حوادث را بهم بچسباند. قصه باعث میشود کودک خدا را پیدا کند و واقعیتها را کشف کند.کودکان از طریق قصهها با محیط پیرامون خود آشنا میشوند. هر قصهای میتواند فضایی را به وجود بیاورد که کودکان هنگام رویارویی با نمونههای واقعی، رفتار و واکنش مناسبی را از خود نشان دهند. برای منظم شدن و فعال شدن کودکان در امور هم قصه گویی یک آموزش جذاب است قصهها میتوانند به کودکان یاد بدهند که چگونه روی کار تمرکز کنند و با دقت آن کار را پیش ببرند.
قصهها به کودکان یاری میرسانند تا ارتباطها را درک کنند رابطهای که بین شخصیتهای یک قصه وجود دارد، میتواند به کودک یاری برساند که خود چگونه این موارد را در زندگی رعایت کند. کودکان از آن جا که هنوز تجربه گستردهای در شناخت دنیا ندارند، سعی میکنند که با ارتباط دادن بین آموختههای قبلی و موضوعهای جدید به تعادل ذهن خود کمک کنند. این روند معمولا با تخیل کودک عجین میشود و او را یاری میکند که با منطق خود به کشف و شناخت دنیا اقدام کند و بر اساس چنین روندی است که از قصههای تخیلی لذت میبرند و از آنها بهره برداری میکنند.
قصه گویی آن قدر دارای قدرت است که اگر از این ابزار به درستی استفاده نشود ، میتواند زمینه را برای ایجاد تعارض در فرد فراهم آورد . کودک زمانی که بزرگ تر میشود و یکی دوسالی از زندگی اش میگذرد، توجه بیشتری به قصه نشان میدهد، با این حال علاقهای به یک جا ماندن و گوش سپردن فراوان ندارد؛ چرا که کنجکاوی در جهان اطرافش و کشف آن، ذهنش را مشغول کرده است.
از زمانی که کودک توانایی توجه کردن به حرفهای شما را پیدا میکند، زمان قصه گویی شروع میشود. بنابراین از همان نوزادی هم میتوان قصه گفتن را شروع کرد.
تاثیر قصه گفتن والدین در رفتارهای کودکان
قصهها، بهترین راه برای گفت وگو با کودکان در مورد سوء رفتارهای انها است. واضح است که منظور ما نصیحت و سرزنش به شکل مستقیم نیست. قصهها حکم شربت شیرینی را دارند که با آن میتوان تلخی دارو را به راحتی تحمل پذیر کرد. رفتارهای کودک ترسو و خجالتی، کودک پرخاشگر و قلدر و... را میتوانید با قصهها درمان کنید.چطور ممکن است یک داستان ساده جلوی پرخاشگری کودک را بگیرد یا بر ترس و خجالت کودکی دیگر فائق آید. حسی که کودک پس از شنیدن یک داستان خوب دارد، مانند احساسی است که ما پس از تماشای یک فیلم خوب پیدا میکنیم.
چگونه قصه را برای کودک خوب مجسم و تعریف کنیم
یک قصه گوی خوب در ابتدای امر باید در انتخاب قصه دقت کند.
با توجه به سن و سال کودک، روحیه و شرایط استعداد و ذهن و فهم او و با توجه به شرایط محیطی و نیاز کودک دست به انتخاب قصههایی بزند که آموزههای مورد نظر را به کودک انتقال دهد.
شما به عنوان یک قصه گو باید قصه را مانند یک تابلوی نقاشی در برابر کودک ترسیم کنید. بهتر است داستانهایی با پایان خوش را برای کودکتان انتخاب کنید؛ داستانهایی که در آنها خوبی بر بدی غلبه میکند، شخصیت خوب داستان پیروز میشود و مشکلات و سختیها برطرف میشوند و شخصیت شرور و بد به سزای عملش میرسد یا متحول میشود.
فواید قصه گویی توسط والدین برای کودکان
در عین حال قصهها موجب میشوند تا کودکان بتوانند با گسترهای از کلمهها آشنا شوند. کلمههایی که ممکن است در گفتگوی روزانه هیچ وقت مورد استفاده قرار نگیرند همچنین قصهها موجب میشوند تا کودکان با تجربهها، احساسها، عواطف و شیو ههای نگرش بزرگترها آشنا شوند.
قصهها، بهترین راه برای گفتگو با کودکان در مورد سوء رفتارهای انها است. واضح است که منظور ما نصیحت و سرزنش به شکل مستقیم نیست قصههای نادرست را برای بچهها تعریف نکنیم.البته باید مراقب باشیم که تلاش برای رشد خیال و وهم در فرد، منجر به توهم گرایی یا القای شبه آگاهی در او نشود. بنابراین قصه گویی آن قدر دارای قدرت است که اگر از این ابزار به درستی استفاده نشود،میتواند زمینه را برای ایجاد تعارض در فرد فراهم آورد که باید به این نکته نیز توجه داشت؛ چرا که قصه گویی به شکل منفی،سبب میشود دیدگاههای کودکان در معرض آسیب قرار بگیرد.
موضوع مهم دیگر که تاثیر زیادی بر فرایند اجتماعی شدن کودک دارد این است که قصهها پیامها و ارزشهایی را به مخاطب خود منتقل میکنند کودک در اثر شنیدن، تکرار شنیدن و حتی فکر کردن به قصه میتواند این پیامها را جذب کند و ارزشهای خانوادگی، اجتماعی و انسانی را بگیرد.غیرمستقیم بودن این پیامها موجب میشود که برای کودک دلنشین تر، جذاب تر و دوست داشتنی تر شود.
هم چنین قصهها قدرت تمرکز و دقت کودکان را افزایش میدهند .کودکان در اثر شنیدن این توانایی را به دست میآورند تا بتوانند شنیدن فعال را تجربه کنند. آنها حتی برای اینکه بتوانند ماجرا را دنبال کنند، ضروری است که دقت و تمرکز لازم را برای خوب شنیدن تمرین کنند.
قصه گویی، بلند قصه گفتن هنگام خواب و نظم و ترتیب داشتن قصه گویی در دوران 2 تا 7 سالگی همه از عوامل موثر و زمینه ساز زنده کردن فرهنگ مطالعه در کودکان است. استمرار قصه گویی در این دوران در آینده از این کودکان خوانندگانی خوب و ماهر میسازد. مدت زمان قصه گویی، اگر به صورت همیشگی و منظم باشد میتواند از 5 تا 10 دقیقه شروع شود. این زمان را میتوان با بالا رفتن سن بچهها و افزایش دامنه لغات شان آرام آرام افزایش داد. از 4 سالگی و گاهی کمیزود تر میتوانید گاهی از بچهها بخواهید که آنها برای شما قصه بگویند و هنگام قصه گویی با آنها همراهی کنید.
در حقیقت از 3 تا 4 سالگی بچهها معمولا این آمادگی را دارند تا بخشی از اتفاقاتی را که برای شان افتاده تبدیل به قصه کنند یا قصههای سادهای را که شنیده اند بازگو کنند. در 5 یا 6 سالگی بچهها از نظر ذهنی برای شنیدن افسانهها آمادگی دارند.
بنابراین میتوانید قبل از خواب یک یا دو افسانه کوتاه برایشان بگویید. از 6 سالگی به بعد بچهها توانایی شنیدن قصههای بلند و قسمت به قسمت را دارند چون حالا دیگر ذهن آنها میتواند بین قسمتهای مختلف داستان ارتباط برقرار کند. البته قصههای بلندی را که برای قصه گویی انتخاب میکنید باید طوری باشد که هر شب قسمتی از آن به صورت منطقی تمام شود و مقدمات ماجرای بعدی هم در همان شب گفته شود.
جهت رزرو مشاوره تلفنی و حضوری با این شماره تماس بگیرید 09374071940 |